کتابِ پیشِ رو کتابی است خوشبینانه که آن را دو نویسندهی واقعگرا نوشتهاند. خوشبینانه، چون بر این باور است که افراد عادی میتوانند با درک شیوهی مواجههشان با امور مالی، و البته تغییر آن، لذت زندگی را افزایش دهند؛ واقعگرا، به دلیل اینکه نویسندگانِ شما میدانند اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب دادن چوب گلف است حین ضربه زدن به توپ، یا کنار آمدن و حُسنِسلوک با جاری و باجناق: ممکن است مدتی طول بکشد، و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح میکنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. با این حال، هدف ما در این کتاب مشخص است و اطمینان داریم که ارزشمند نیز هست.
شالودهی علمیِ این کتاب حوزهای است به نام «اقتصاد رفتاری» که دیگر چهار دهه میشود که در عرصههای فکری رونق گرفته و اخیراً هم بهشدت رواج یافته است. حتی میشود گفت رواج این مباحث به حدی «چشمگیر» بوده که میتوان تمام آنچه را مربوط به علوم اقتصادی است در این دسته جای داد. علم اقتصاد رفتاری، که امکانات و بصیرتهای دو علم اقتصاد و روانشناسی را کنار هم قرار میدهد، میتواند بهخوبی توضیح دهد مردم چرا و چطور وقتی خرج میکنند، سرمایهگذاری میکنند، پسانداز میکنند، و قرض میگیرند تصمیماتی بهظاهر نامعقول یا غیرمنطقی اتخاذ میکنند.
به بیان دیگر، اقتصاد رفتاری به سؤالِ مطرحشده در عنوان کتاب پاسخ میدهد: چرا آدمهای باهوش اشتباهات مالیِ بزرگ میکنند؟